متن آهنگ های لیلا فروهر

ساخت وبلاگ

عاشق خسته


با پر و بال بسته
با دلی زارو خسته
خواهم از اشیان
پر کشم یک زمان
بگذرم از جهان
ای غم تو تمنای من
عاشق تو سرو پای من
گر نرسم نرسم به تو وای من
وای از این دنیای من
ای خدای جهان خواه
میروم اسمان ها
تا بشوید گناهم
چشمه ی کهکشان ها
عاشقی خسته ام
مرغ پر بسته ام
ان همه اواز من کو؟
خسته از این جهان
تا گریزم از ان
بال پرواز من کو؟

 

قسم به تو


قسم به تو که عشق من
یه عشق بی زبونه
به پای تو چه آتیشه
یه چشمه جنونه
چو عشق ما به هم رسد
طلوع یک ستاره س
تو زندگی برای ما
تولدی دوباره س
بکش به زنجیرم که بی تو میمیرم
اسیر تقدیرم فناپذیرم
همیشه غمگینم غم تو تسکینم
بیا به بالینم نذار بمیرم
قسم به تو که عشق من
یه عشق بی زبونه
به پای تو چه آتیشه
یه چشمه جنونه
چو عشق ما به هم رسد
طلوع یک ستاره س
تو زندگی برای ما
تولدی دوباره س

 

فریاد یک درد


اگر تنهایی کوهم
سکوت شوره زارم
اگر فریاد یک دردم
که طعم گریه دارم
اگر بغض گلوی
ابر بی باران دشتم
اگر آواره مثل
باد سرگردان دشتم
دلم تنگه دلم تنگه دلم تنگ
شده عمرم دیگه با غصه همرنگ
اگر یک موج ناآرام
اگر خوابی پریشان
اگر خلوت نشین ساحلم
چون مرغ طوفان

اگر گم گشته در خویشم
اگر گم کرده راهم
اگر آه طویل
یک شب سرد و سیاهم
دلم تنگه دلم تنگه دلم تنگ
شده عمرم دیگه با غصه همرنگ
اگر جغدم اگر شومم
اگر غربت نشینم
اگرتلخم اگر سردم
اگر سنگ زمینم

صدام بارون
دلم دریاس
غمم فریاد این دنیاس
نگاه من هنوز
در راه فرداس

اگر بغضی فرو خورده
کلامی ناتمامم
اگر پوشیده در شعرم
غم تلخ کلامم

اگر مرداب خاموشم
تن آلوده به خاکم
اگر افتاده بر خاکم
ولی باران پاکم
دلم تنگه دلم تنگه دلم تنگ
شده عمرم دیگه با غصه همرنگ

 

حدیث

شعرای من شعرای خوب موندنه
صدای تو فقط برای رفتنه
گناه من گناه بی تو بودنه
امید من فقط یه لحظه دیدنه

عاشق خسته به خدا منتظره
سالهای ساله که زتو بی خبره
مرید تن پوش بلند تو منم
کعبه اسرار تویی کلبه درویش منم

دستای تو رو قلب من
تو حدیثی واسه من
کعبه و بتخانه من
تو عزیزی پیش من
صدای شب تو گوش من
تو عفافی واسه من
لحظه یک حرف قشنگ
سرود آزادی من

تشنه یک لحظه نگاه
صدای من بی تو گناه
رخت عزا رخت منه
لباس من بی تو سیاه
تو شب چراغ خوب من
بمون با من بمون با من
تو قصه موندنتو
بخون با من بخون با من

 

پولکی

من عروس قصر پولکهای نورم
روزن فانوس دریاهای دورم
با لباسی از حریر پاک و روشن
همنشین مرغ شب پرواز کورم
توی شهر خنده ها غمگین و تنهام
من شبم تنها شب گم کرده فردا

من اجاقی سردم از خاکستر از غصه لبریز
برگ زردم آخرین برگ درخت فصل پاییز
من اسیر بودنم تنها و خسته
زیر سقف شیشه ای دیوار بسته
دختر تنهای خاکستر نشسته

من عروس قصر تنها چلچراغم
خستم از اوج سپید روشنایی
دختر شهر عروسکهای رنگی
با یه لبخند دروغ آشنایی

 

آخرین جفت زمین


آخرین جفت زمینیم ما دوتا
نفسای واپسینیم ما دوتا
من و تو خوب می تونیم
مثل جنگل سر جامون بمونیم
می تونیم عینهو گیلاس های کال
یه جوری شعر رسیدن بخونیم
من یکی سادگی آبو دارم
با خودم شفای آفتابو دارم
تو یکی شکوه پروازو داری
من یکی مرهم سهرابو دارم
آخرین جفت زمینیم ما دو تا
نفسای واپسینیم ما دو تا
همه بودن من پیشکش تو
گریه هام ارزونی بالش تو
فکر دوست داشتن تو واسه من دلخوشیه
اگه خواستن نباشه زندگی خودکشیه
دست پر شوکت تو سفره شام منه
قصه سیب طلا از رو شاخه چیدنه
زمین از جفت های عاشق خالیه
یا اگه عشقی باشه خیالیه
بذار این خواستن ما همیشه تازه باشه
به تن عاشق ما رختش اندازه باشه
زمین از دیدن ما چه نفس ها کشیده
ببین حتی دست من بوی دستاتو میده
آخرین جفت زمینیم ما دو تا
نفسای واپسینیم ما دو تا

 

نجوا


ای غم مقدس عشق
درد عاشقانه من
ای همیشه از تو گفتن
آخرین ترانه من

تو خود کلام عشقی
گمشده توی کتابا
تو از اینجا خیلی دوری
مثل خورشید مثل گرما

فاصله بین من و تو
مثل من تا آسمونه
از شکفتن شقایق
تا غروب یک خزونه

یه خدا تو آسمونه
تو خدام روی زمینی
خاک خیس گریه هامو
زیر پاهات نمیبینی

 

ملک جمشید


تو یه روز از اونور باغ گلای اطلسی
خسته و گنگ و غریب پیاده از راه میرسی
میبینم که با تنت خستگیای سفرت
با چشات به من میگی این قدمای آخره
اسب طوسی زمین زیر پاهات بی رمق
توی قلب ترکشت نیزه سرخ شفق
میشناسم میشناسمت تو مرد رویای منی
خوب من هر چی باشی معنی حرفای منی
برای شب زده های کوچه ها تو خود خورشیدی
برای عاشق پاک قصه ها تو ملک جمشیدی
از کدوم دریای خشک تو از کدوم جنگل زرد
می رسی که قصه هات پر پر از خورشید سرد
از کدوم خلیج خاک تو با کدوم قایق باد
رد شدی که تن تو تن پوش بارونو میخواد
از کدوم قصه میای تو از کدوم قصه خوب
که پیش پات می میره سوار خسته غروب
توی برج قصه ها با قصه گویی که منم
بگو حرفاتو بگو که تشنه شنفتنم
برای شب زده های کوچه ها تو خود خورشیدی
برای عاشق پاک قصه ها تو ملک جمشیدی

 

معما


وجود تو برای من معماس
یه لحظه قطره و یه لحظه دریاس
دستای تو تو دستای غریبم
یه لحظه آتیش و یه لحظه سرماس
یه وقت نفس گیری مثل یه کابوس
یه لحظه خواب ناز بچه هایی
یه وقت میشی یه بنده پشیمون
یه روز به مهربونی خدایی
یه روز برنده مثل تیغ تیشه
یه روز به سرسپردگی ریشه
یه لجظه سنگی و یه لحظه شیشه
یه لحظه هرگز یه وقت همیشه
همیشه مثل قصه ای نگفته
برام یه آشنای ناشناسی
نمی دونم نمی دونم چی هستی
تو عشقی یا که نفرت و هراسی
وجود تو برای من معماس
یه لحظه قطره و یه لحظه دریاس
دستای تو تو دستای غریبم
یه لحظه آتیش و یه لحظه سرماس
یه لحظه شیرینی مثل یه لبخند
یه لحظه طعم تلخ گریه هامی

 

بقیه متن آهنگ های لیلا فروهر در پست بعدی

یک تا صد...
ما را در سایت یک تا صد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سجاد 1ta100 بازدید : 1463 تاريخ : 16 دی 1392 ساعت: 11:50