متن آهنگ های سوزان روشن

ساخت وبلاگ

آتیش بازی


ای وای نکنه
ای وای ...

امشب شب آتیش بازیه ستاره هاس
امشب شب شوره زدنه قلبهای ماس
انگار که دیگه از همیشه دیوونه ترم
امشب دیگه باید بدونی دوست دارم

انگار هنوزم خواب می بینم که با منی
وقتی که با خنده تو چشام داد می زنی
چشمای قشنگت همه دنیای منه
امشب دوباره دلم برات شور می زنه

ای وای نکنه... وای نکنه عاشق نباشی
از دنیای من،شبهای من یه روزی جدا شه
ای وای نکنه عاشقیات دروغکی باشه
من دوس ندارم بوسه هامون یواشکی باشه

تنها ناز نگاه ناز تو یادمه
تنها دل تو دل نگرون قلبمه
تنها تویی که همیشه پیشم می مونی
عشقت واسه من یه اتفاقه مبهمه

ای وای نکنه... وای نکنه عاشق نباشی
از دنیای من،شبهای من یه روزی جدا شه
ای وای نکنه عاشقیات دروغکی باشه
من دوس ندارم بوسه هامون یواشکی باشه

 

ایران نازنینم


من و تو من و تو من و تو من و تو من و تو ....

سوزان و آتشینم
ای نور سرزمینم
برخیز و روشنم کن
ایران نازنینم
از شوق نو رسیدن
خاموشم از رمیدن
برخیز و بنگر این دل
افتاده ار تپیدن
بشنو ندای یاران
فریاد لاله کاران
شمشیر شیر سرخم
دختر کوچ باران
خشکم ولی طلایی
پژمرده تا رهایی
برخیز و تازه ام کن
تا مانده یک صدایی

من و تو دختر یک سرزمینیم کمک کن داغ یکدیگر نبینیم
به فردا دل بدیم شاید که فردا از ایران دسته دسته گل بچینیم
از ایران دسته دسته گل بچینیم

با صد حماسه در سر
بی پشت و یار و یاور
افتاده ام به زانو
در جستجوی مادر
چه خوبه وقت دیدن
خاک تو سر کشیدن
جون کندن آسونتره
تا از تو دل بریدن
من و تو من و تو من و تو ...

من و تو دختر یک سرزمینیم کمک کن داغ یکدیگر نبینیم
به فردا دل بدیم شاید که فردا از ایران دسته دسته گل بچینیم
از ایران دسته دسته گل بچینیم

 

عشق طوفانی


تو مثل بغز شب طوفانی بودی
من اما عاشق و پاک مثل مریم
شب رفتن ولی هرگز ندیدی
هنوز مدیون چشمهای تو هستم
به تو از بی کسیم چیزی نگفتم
که به آغوش سردت پا نمودم
برو ای آخرین شبگرد عاشق
من آن تبعیدی بارونها بودم
تو آزاد و رها مثل یه پرواز
من اما بی گوناهی بر سلیبم
میون سایها با دامنی تر
مثل اندوه شب سردو غریبم

نداستم تو ی این دنیای فانی
نمیشه همزبون رازقی بود
میون این همه آوارگیها
نمیشه فکر عشق و عاشقی بود
هنوز هم فکر مرغهای بهاره
به غیر از گریه تعبیری نداره
دلم تنگه از این دنیای خالی
از این شبهای سرد و بی ستاره
تو آزاد و رها مثل یه پرواز
من اما بی گوناهی بر سلیبم
میون سایها با دامنی تر
مثل اندوه شب سرد و غریبم
تو آزاد و رها مثل یه پرواز
من اما بی گوناهی بر سلیبم
میون سایها با دامنی تر
مثل اندوه شب سرد و غریبم

 

 

یک تا صد...
ما را در سایت یک تا صد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : سجاد 1ta100 بازدید : 2329 تاريخ : 17 دی 1392 ساعت: 12:16